منوی دسته بندی

انگیزه برای شروع

همه ما در زندگی برای خود آرزوهای زیادی داشتیم و امید داشته اییم تا روزی آن ها محقق شوند. اما چند درصد از آن آرزوها به واقعیت تبدیل شدند؟ شاید همانند خیلی از ما خیلی از آرزوهای شما نیز هنوز محقق نشده باشند. ایرادی ندارد، همه‌ی ما در چنین موقعیتی بوده‌ایم و داستانی آشنا و شایع میان بسیاری از مردم است.

همه ی ما اهداف بلندپروازانه داریم و می‌خواهیم زندگی خود و یا حتی دنیا را تغییر دهیم، اما گویا هیچ‌وقت انگیزه‌ی کافی برای عملی‌کردن آن‌ها را نداریم. به همین جهت به دفعات زیاد به کتاب‌های موفقیت سر زده‌ایم، برای مدتی آتش به جان‌مان افتاده‌است که به سوی اهداف‌مان قدم برداریم، اما خیلی زود دوباره به زندگی روزمره‌ی خود سرگرم شده‌ایم.

اشکال کار کجاست؟

برای اینکه با انگیزه و متمرکز به راه خود ادامه دهید به ابزار دیگری نیز نیاز دارید. آن‌چه پس از برداشتن اولین قدم اهمیت بسیاری دارد پیگیری گام به گام مراحل رسیدن به اهداف‌تان است، تا بدانید در هر قدم چقدر به خواسته‌تان نزدیک شده‌اید. در این صورت است که هرگز تسلیم مشکلات نمی‌شوید و با اطمینان قدم‌های بعدی را برمی‌دارید. برای طی نمودن این مسیر نیاز به الگو و مربی هم خواهید داشت که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

به یاد داشته‌باشید که با شتاب و بی توجه به دست‌آوردهای گام به گام خود، هرگز نمی‌توانید مسیر را تا انتها طی کنید. روند پیشرفت خود را زیرنظر داشته‌باشید و رسیدن به نقاط عطف و هدف گذاری‌هایتان در پروژه را جشن بگیرید تا بتوانید روحیه‌ی خود را همیشه بالا نگه دارید.

یافتن الگو و مربی مناسب

الگو برداری درست از راه و رسم افرادی که قبلا مسیر آرزوهای شما را به طور صحیح گذرانده اند می‌تواند شما را نیز به آن اهداف برساند. چنین اشخاصی سرمشق و مربی شما در راه رسیدن به اهداف‌تان‌ هستند، در اوج ناامیدی به شما یادآوری می‌کنند که برای تسلیم‌شدن زود است و از بی‌انگیزگی و رخوت شما جلوگیری می‌کنند. الگوی شما می‌تواند شخصی معروف در دل تاریخ باشد، کسی که با بررسی دقیق شیوه‌ی زندگی و راه و رسم وی بتوانید راه رسیدن به اهداف‌تان را هموارتر سازید.

درست است که افراد سرشناس گذشته می توانند برای شما الگو باشند اما اگر کسی را با این مشخصه در زمان حال می‌شناسید، بهتر است از آن ها الگو برداری کنید چرا که می توانید در همایش‌ها، جلسات و رویدادهای اجتماعی مرتبط با حوزه‌ی موردنظرتان شرکت کنید و دایره‌ی ارتباطی خود را گسترش دهید. اگر شخص مناسبی را یافتید خجالت را کنار بگذارید و از او بخواهید در صورت امکان راهنمای شما باشد. به خود یادآوری کنید که رسیدن به اهداف‌تان مهم‌تر از ترس‌ شما از رد شدن خواسته‌تان است.

هدف نهایی را به اهداف کوچک‌تر تقسیم کنید

ممکن است شما هم در ابتدای مسیر، از تصور عظمت و دشواری رسیدن به هدف نهایی پاهایتان سست شود و برچسب غیرممکن بر آن بزنید. پس باید پروژه بلندمدت خود را به چندین زیرپروژه تقسیم کنید به‌طوری‌که هر کدام را مثلا در یک دوره‌ی 30‌روزه قابل دست‌یابی باشند. مثلا فرض کنید میخواهید یک فروشگاه اینترنتی راه اندازی کنید. ابتدای مسیر شما به فروش و کسب سود فکر خواهید کرد و نشدنی به نظر می آید این درحالی است باید هدف نهایی خود را به اهداف کوچکتر تقسیم کنید. مثلا اول طرح مناسب پیدا کنید و سپس فضای دیجیتال خود را راه اندازی کنید و سپس آن را گسترش دهید.

قانون ۳۰/۳۰:

با این قانون دلهره رسیدن به اهداف خود را کم می کنید.  به طور مثال اگر برای یک هدف کوچک در طول مسیر ۳۰ روز زمان گذاشته‌اید طبیعتا دلهره دارید که شاید ۳۰ روز به اتمام برسد و کار را به سرانجام نرسانید. حال اگر ۳۰ روز قبل از شروع حرکت به سمت این هدف روزی ۳۰ دقیقه برای این هدف زمان بگذارید، قبل از شروع ۱۵ ساعت از برنامه جلو هستید. دلهره ما در این صورت به شدت پایین می‌آید، انگیزه‌مان افزایش می‌یابد و کارهای روزمره زندگی و کارهای غیرمنتظره ما را نگران نخواهد کرد.

قانون ۹۰/۹۰:

اگر شما جزو آن دسته از افرادی هستید که میان انبوهی از پروژه‌ها سردرگم شده‌اند، از قانون 90/90 استفاده کنید. هر ماه در اولین روز کاری، 90 دقیقه وقت بگذارید‌ وظایف 90 روز آینده را بررسی کنید و ببینید چه کارهایی باید انجام‌شوند. می‌پذیرم که شاید باز هم سردرگم باشید اما با تمرین به نتایج قابل قبولی می‌رسید و این کار باعث می‌شود با آرامش بیشتر ادامه دهید.

لطفا یک هدف بزرگ یا پروژه کاری بزرگ انتخاب کنید و آن را به چندین هدف کوچک‌تر تقسیم کنید. برای رسیدن به هر هدف کوچک زمان بگذارید و بررسی کنید و بنویسید که آیا نیاز هست که از قانون ۳۰/۳۰ یا ۹۰/۹۰ استفاده کنید. تمام بررسی‌های لازم را انجام دهید تا با انگیزه بالا به مقصد و هدف نهایی خود برسید.

نشانه گذاری برای جلوگیری از دردسر بزرگ

حتی اگر دوره‌های کاری و قانون ها را رعایت کنید، باز هم ممکن است مشکلی سر راه‌تان قرار بگیرد. برای مثال، ممکن است متوجه شوید که تنها یک هفته مانده به سررسیدی مهم، حسابی از برنامه عقب افتاده‌اید.

اگر با اجرای قانون ۹۰/۹۰ باز هم سردرگم هستید، نشانه‌های مهمی را در مسیر مشخص کنید. نشانه‌ها را تحت نظر بگیرید تا بتوانید جلوی بحران را بگیرید. مشخص کنید هر یک از این نشانه‌ها با نزدیک‌شدن به نقاط عطف در چه وضعیتی باید قرار داشته‌باشند. برای مثال فرض کنید برای یک مسابقه دو استقامت آماده می‌شوید. هر هفته تمرین کنید و نشانه‌هایی را به شرح زیر برای خود یادداشت می‌کنید:

چه روزهایی را تغذیه سالم داشته‌اید.

چه روزهایی را خواب مناسب داشته‌ایم.

مسافتی را که در هر تمرین طی می کنید.

در هر هفته چند روز تمرین می کنید.

و….

به یاد داشته‌باشید که لازم نیست بر همه چیز نظارت کنید. در ابتدا ممکن است با کنترل تمامی متغیرهای موثر بر پروژه‌، احساس رضایت کنید. اما برخی تغییرات در جزئیات، طبیعی هستند و حساسیت بیش از حد بر روی آن‌ها شما را دل‌سرد می‌کند و از نشانه‌های مهم بازمی‌دارد.

با تغییرات کوچک و تاثیرگذار انگیزه خود را افزایش دهید

آخرین ابزار انگیزشی، تغییر پذیری یا انعطاف پذیری در هنگام بروز مشکلات است. یعنی با هر مشکل کوچکی بی خیال نشوید، مقاومت کنید و با ایجاد یک تغییر هر چند کوچک مجددا ادامه دهید و یا راه‌های دیگری را امتحان کنید. هدف نهایی ثابت است و فقط راه‌های رسیدن به هدف را تغییر می‌دهید. اغلب، در خلال پروژه‌های خود به مشکلاتی برمی‌خوریم و وسوسه می‌شویم که قید همه چیز را بزنیم و پروژه را متوقف کنیم. اما اگر بتوانیم در برابر این وسوسه ایستادگی کنیم و بیاموزیم که چگونه با توجه به شرایط پیش‌آمده تغییراتی ایجاد کنیم، درمی‌یابیم که راه‌های جدیدی برای رسیدن به اهداف‌مان وجود دارند که پیش از این از آن‌ها غافل بوده‌ایم.

به درک بهتر از مطلب بالا، به مثال آمادگی برای مسابقه‌ی دو استقامت بازمی‌گردیم. درنظر بگیرید که می‌خواهید هر هفته 20 کیلومتر به عنوان تمرین آمادگی برای دوی استقامت یک ماه آینده بدوید اما متوجه می‌شوید که در بهترین حالت تنها قادر به 10 کیلومتر دویدن هستید در نتیجه تصمیم‌تان را تغییر می‌دهید، و در دوی استقامت بعدی شرکت کنید. در این حالت به جای آن‌که به بدن خود فشار مضاعف بیاورید یا در کل قید شرکت در مسابقه را بزنید، تنها اندکی فرصت اضافه به خود داده‌اید تا بتوانید بدون مشکل در مسیر رسیدن به هدف خود یعنی شرکت در مسابقه‌ی ماراتن قدم بردارید.

تغییرات اندک برنامه بهتر از تغییرات بزرگ

گاهی ممکن است هوس کنید تغییرات زیادی را هم‌زمان در برنامه‌ی خود ایجاد کنید. اما بدانید تغییرات اندک نتیجه‌ی بهتری می‌دهند. برای مثال، رسیدن به میزان کیلومتر مورد نظرتان علت خوبی برای افزایش زمان تمرین‌تان است، اما دیگر نیازی به تغییر روند خواب یا تغذیه‌تان نیست. با یک تغییر کوچک آغاز کنید، اگر پس از مدتی پیش‌رفت چندانی حاصل نشد، تغییر دیگری ایجاد کنید. هر قدر روش بازرسی‌تان کاراتر باشد، آسان‌تر می‌توانید جنبه‌هایی که نیاز به تغییر دارند را شناسایی کنید.

این نکته را هرگز فراموش نکنید، تغییرات در استراتژی‌ها و برنامه‌های زمانی شما به معنی شکست شما نیستند. شما به کمک این تغییرات انگیزه‌ی تلاش برای رسیدن اهداف‌تان را تقویت می‌کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×