مدیریت خشم و جلوگیری از کوره در رفتن
حس خشم در انسان از کجا نشات می گیرد؟
می توان گفت خشم مکانیسمی است که انسان را به واکنشی مناسب در مقابل خطرات مجهز میسازد. انسان های اولیه که اجداد همه ما هستند وقتی با تهدید انسانهای دیگر یا حیوانات وحشی روبهرو میشدند، احساس خشم در آن ها روشن می شد که باعث آن بود که یا به جنگ برخیزند یا فرار را بر قرار ترجیح دهند و اینگونه به حفظ بقای خود کمک می کردند. پس باید گفت که خشم از پیدایش انسان بر روی کره زمین در وجود او نهادینه شده و شانس او را برای بقا تضمین میکند بنابراین این خصلت انسانی برای بقای زندگی ضروری بوده است.
با تغییر سبک زندگی، این حس اغلب در مواقع دیگری بروز پیدا کرده و خودش را جلوه می دهد. شاید تصور کنید که خشم فقط زمانی خودش را آشکار میکند که فرد یا افرادی با بهوجود آوردن موقعیتی آزاردهنده تعادل دیگری را برهم بزنند. اما این تصور غلط است زیرا دلایل زیادی وجود دارد که باعث برهم خوردن تعادل روحی انسان میشود نظیر خستگی، گرما یا سرمای زیاد و یا حتی بوی بد! همه اینها نشان میدهد که خشم از هر روزنهای میتواند وارد زندگی همه ما شود و به عصبانیت و به واکنشهای تند ما ختم شود.
چرا باید خشم را کنترل کرد؟
همانطور که گفته شد خشم از هر روزنهای میتواند وارد زندگی همه ما شود و به عصبانیت و حتی به واکنشهای تند ما ختم شود. به همین جهت تلاش برای مدیریت خشم و کنترل آن یکی از بهترین تغییراتی است که باید نسبت به انجام آن اهتمام ورزید. اما باید ابتدا بین خشم و خصومت تفاوت قائل شود. هر کدام از این حالات با یکدیگر تفاوت اساسی دارد. مثلا بین کسی که نسبت به فردی خاص احساس کینه و دشمنی دارد با کسی که بهدنبال آزار دیگران از طریق خشونت است، تفاوت وجود دارد.
اگر به دنبال کنترل خشم خود هستید باید بدانید چنین تغییری یکشبه اتفاق نخواهد افتاد. اما خاطرتان آسوده باشد که در پایان راه، به حس رضایت و آرامش درونی خواهید رسید.
خشم همیشه هم بد نیست
فردی را تصور کنید که به دلیل عدم وجود شغل مناسب متحمل فشارهای نامتعارف می شود که در محیط کار بهخاطر تأمین مایحتاج زندگی جز «بله قربان» گفتن کاری نکرده است. چنین فردی ماحصل خشونت و رنجی که متحمل شده را بر سر شریک و همسرش تخلیه میکند؛ درنتیجه او خود را از چشمان بهترین رفیق زندگیاش میاندازد. طبیعی است که او روزی بخاطر شرایط تحمیل شده کاری کنترل خود را از دست بدهد و رابطه کاری خود را ترک کند. بنابراین احساسی مانند خشم اگر به درستی و در جهت مثبت هدایت شود، بههیچ وجه اشتباه نیست.
مردان بیشتر عصبانی می شوند یا زنان؟
عدهای از پژوهشگران و دانشمندان اعتقاد دارند که مردان بیشتر از زنان خشمگین میشوند. بر اساس آمار بیشترین خشمهای شدید گزارش شده به مردان مربوط میشود، اما مدت زمانی که زنان در حالت خشم باقی میمانند، طولانیتر از مردان است. علاوه براین زنان و مردان در دفعات خشمگین شدن با یکدیگر برابر هستند.
چه افرادی بیشتر عصبانی می شوند؟
همه ما بهخوبی میدانیم که خشم، چقدر آزاردهنده و درعینحال پرقدرت است. ضربان قلب بالا، سختی تنفس، بالا رفتن فشار خون، عرق سرد و گاه اختلال گفتاری برخی از اثرات خشم است. اما چه کسانی بیشتر در معرض عصابانیت هستند؟
1- افرادی که عصبانیت تبدیل به عادت آن ها شده است
افرادی که در طول روز به دفعات عصبانی میشوند، به خشم و عصبانیت سمی دچار هستند. این افراد را میتوان همانند شیرهای گرسنهای تشبیه کرد که در کمین شکار نشستهاند. دیدن یک طعمه باعث میشود که این افراد خود را وارد مهلکهای کنند که خود آغازگر آن هستند.
راه حل:
اگر در شرایطی گرفتار شدهاید که باعث تشدید حس عصبانیتتان میشود، فورا آن محل را ترک کنید.هرگز خود را در شرایط و موقعیتهایی که باعث دلخوری و بهدنبال آن عصبانیتتان می شود، قرار ندهید. بهجای مشاجره سعی کنید با گفتمان مشکل را حل کنید. هرگز با صدای بلند با کسی صحبت نکنید. اگر عصبانی هستید و میخواهید دلیل واکنشتان را توضیح دهید، آرام و شمرده صحبت کنید. درحقیقت صدای کسی که بلند و باسرعت صحبت میکند نه شنیده میشود و نه کسی به آن اهمیتی میدهد.
2- افرادی که دنیا را سیاه و سفید میبینند
افرادی که انسانها را به کامل و ناکامل تقسیمبندی میکنند، همواره انتظار ایدهآلترین رفتار را از طرف مقابلشان دارند. این دسته از افراد میخواهند همه چیز را کنترل کنند که این ویژگی آنها را هر لحظه سرخوردهتر از قبل میکند.
راه حل:
دست از سرزنش کردن دیگران بردارید. وقتی برای هر چیزی دنبال مقصر میگردید، بهراحتی خود را در معرض فوران احساساتتان قرار خواهید داد. بهجای سرزنش دیگران مسئولیت تمامی اتفاقات را عهدهدار شده و کاری کنید که فقط از عهده خودتان برمیآید.
3- افرادی که هرچیزی را فاجعه برداشت می کنند.
این دسته از افراد اگر در یک قرار ملاقات با بدقولی دوستشان مواجه شوند، آنقدر آن اتفاق را جدی فرض میکنند که بهراحتی از کوره در میروند.
راه حل:
هرگز هیچ اتفاقی را شخصی برداشت نکنید. اگر کسیکه دوستش داشتید شما را با همه خاطرات خوبی که داشتید، ترک کرده، بههیچ وجه تقصیر شما نیست. هرگز شخصیت خودتان را با رفتار دیگران قضاوت نکنید. همه انسانها این حق را دارند که در مسیر زندگی راه خودشان را بروند حتی اگر انتخاب این راه متفاوت باعث دلخوریتان شود. بهجای اینکه مشکلات را نوعی بدبختی و فاجعه توصیف کنید، آنها را همانند چالشهایی ببینید که با مدیریت حل مسئله قابل حل هستند.
4-افرادی که خود را مرکز دنیا میبینند
انسانهایی در این کره خاکی وجود دارند که تصور میکنند تمامی دنیا باید برای رفع نیازهای آنها از خودگذشتگی کنند. داشتن این طرز فکر باعث میشود که آنها کوچکترین بیتوجهی را تحمل نکرده و به دام خشم گرفتار شوند.
راه حل:
درواقع دنیا آنگونه که شما تصور میکنید نیست و بسیاری از امور زندگی براساس انتظاراتمان پیش نمیرود. این واقعیت را بپذیرید که زندگی و رفتار انسانها بر اساس بایدها و نبایدهای ما شکل نمیگیرد. اگر فرزندتان طبق دستورات شما عمل نمیکند، به معنای ضعف شما نیست. اگر تصور میکنید فرزندان شما همچون ربات باید جزء به جزء دستورات شما را اجرا کنند، پیشنهاد میدهیم که اصلا صاحب فرزند نشوید! هر انسانی این حق را دارد که آزادانه زندگی کند؛ بنابراین هیچکس جزو املاک شخصی شما محسوب نمیشود.
5- بدبینها
کسانی که صبح خود را با افکار منفی شروع میکنند، پتانسیل اینکه در طول روز در معرض عصبانیت قرارگیرند را بالا میبرند. این دسته از افراد آغاز روز خود را با بدبینی نسبت به همسر، دوستان، همکاران و کل دنیا شروع میکنند. آنها نه تنها انتظار اتفاقی خوب را در طول روزشان ندارند، بلکه خود را برای وقوع بدترینها آماده میکنند!
راه حل:
راه حل برای این دسته کاملا نامش از آن پیداست و با درمان بدبینی می توان به نتیجه مطلوب دست یافت.
6- افرادی که فکر و خیال زیاد می کنند
فکر کردن زیاد در مورد اتفاقاتی که برایتان میافتد باعث شعلهور شدن آتش خشمتان خواهد شد. این آتش نه تنها شما بلکه دیگران را هم در حرارتش خواهد سوزاند. بنابراین نتیجه میگیریم که یکی از راههای مقابله با بروز عصبانیت، درگیر نشدن با افکاری است که به ذهنتان خطور میکند. در طول روز خصوصا اوقاتی که وقت کافی برای فکر کردن راجع به موضوعات مختلف در اختیار داریم، سروکله افکار منفی پیدا میشوند. در این اوقات یک جرقه کافی است که شما را وارد زبالهدانی افکاری کند که سالهاست آن را فراموش کردهاید. رفتار اشتباه همسرتان در یک مهمانی، درس نخواندن بچهها، رفتار بد والدینتان در کودکی و هزاران موردی که مدتها قبل اتفاق افتاده، جان دوبارهای میگیرند.
راه حل:
در وهله اول بهتر است روز خود را با فهرست کارهای مختلف شلوغ کنید تا کمتر فکر کنید. راهکار دیگر این است که ساعتی خاص را به اندیشیدن در مورد موضوعاتی که ناراحتتان میکند، اختصاص دهید.
برای مثال با خودتان عهد ببندید که از ساعت 6 تا 7 عصر، آزادانه میتوانید به هر چیزی که ناراحتتان کرده فکر کنید. وقتی زمان بروز واکنش را به تأخیر بیندازید، در ساعت مشخص شده ممکن است چندان به موضوعی که باعث عصبانیتتان شده فکر نکنید. شاید این راهکار در قالب حرف آسان بهنظر برسد، اما سعی کنید که در عمل نیز به این تکنیک متعهد بمانید.
یک تکنیک دیگر استفاده از قدرت تصویرسازی است. مشکلات و ناراحتیهایی که باعث عصبانیتتان شده را همانند بادکنکهایی تصور کنید که در آسمان معلق هستند. در ذهنتان تفنگی را تصور کنید و با آن به بادکنکها شلیک کنید. این تکنیک در دراز مدت میتواند شما را نسبت به دلایل عصبانیت و ناراحتیتان قویتر کند.
7- افراد در معرض استرس و اضطراب
فرقی نمیکند عوامل استرسزا کوچک باشند یا بزرگ، زیرا پیامدهای استرس، جسم و سلامت انسان را نشانه میرود که این اصلا خوب نیست.
عوامل استرسزا، دارای دو دستهبندی هستند که هر دوی آنها باعث وارد ساختن آسیبهای جسمی به بدن میشوند.
- اولین عامل استرسزا شامل تغییرات بزرگی است که ممکن است زندگی شما را کاملا زیر و رو کند؛ تغییراتی مانند از دست دادن شغل، بارداری و جابهجایی خانه از این دست هستند.
- اما در کنار اینها عوامل استرسزای کوچکی وجود دارد که ممکن است روزانه یکی از آنها را تجربه کنید. برای مثال محیط کاری استرسزا، ضربالعجلی که برای انجام کاری، مشخص کردهاید و یا حتی یک تبخال ساده میتواند باعث ایجاد استرس در شما شود.
عوامل استرسزای کوچک بهدلیل اینکه روزانه اتفاق میافتند، با بیشتر شدن و تکرار دفعات میتواند همانند عوامل استرسزای بزرگ شما را دچار چالش کند. این استرسهای مزمن به تدریج بر روی فشار خون و دیگر علایم حیاتی بدن تأثیر گذاشته و سببساز بیماریهای مختلفی میشود. بنابراین کنترل عوامل استرسزا یکی از ضروریترین کارهایی است که باید انجام دهید.
راه حل:
بهجای اینکه مشکلات را نوعی بدبختی و فاجعه توصیف کنید، آنها را همانند چالشهایی ببینید که با مدیریت حل مسئله قابل حل هستند. برای مثال تغییر بزرگی مانند بارداری، علیرغم مشکلاتی که برای زنان بهوجود میآورد، شروع فصل جدیدی از زندگی است. با تولد یک نوزاد غرق در تجربیات جدیدی خواهید شد که لذت آن به تمام سختیهایی که در این 9 ماه متحمل شدهاید، میارزد.
در مورد جابهجایی خانه، بهجای اینکه به دردسرهای چیدمان مجدد وسایل خانه بیاندیشید، از تجربه محیط جدید و آشنایی با همسایههای تازه، خود را دلگرم کنید. به همین صورت با تغییر افکار خود در مورد عوامل استرسزا میتوانید فشار ناشی از آن را به حداقل برسانید.
اختلاف عقیده و خشم و راه کنترل آن
شاید اینگونه باید گفت که اگر کسی در مقابل عقاید و رفتارهای متفاوت دیگران، سریع از کوره در میرود، نشانه بیصبری اوست.
اصولا هرچقدر افراد کمتحملتر باشند، میزان عصبانیت آنها هم شدت بیشتری پیدا خواهد کرد. کسانی که اغلب کلمه «باید» را در مورد دیگران بهکار میبرند جزو افراد کمطاقت و بی صبر دستهبندی میشوند.
اگر شما هم فردی هستید که در برابر عقاید مخالف و یا رفتار دیگران تدافعی واکنش نشان میدهید، این راهکارها به شما کمک خواهد کرد:
- اگر در یک گفتوگو، شخصی برخلاف شما فکر میکند، نشاندهنده این نیست که شما اشتباه فکر میکنید. در این شرایط هیچ نیازی نیست که متعصبانه از باورهای خود دفاع کنید.
- برای اینکه تجربه یک گفتوگوی لذتبخش را برای خودتان و شخص مقابل بهوجود آورید، سعی کنید بحث را به طرف مقابل سوق دهید. برای مثال از او بپرسید که دلیل اینکه او آنگونه فکر میکند چیست و چرایی رفتار یا عقایدش را بپرسید.
- اگر بر سر موضوعی متفقالقول نیستید، هرگز بحث را شخصی نکنید. ممکن است هر دو طرف شما بر سر موضوعی مشترک عقایدی متفاوت داشته باشید و این بسیار طبیعی است. عقیده شما طبق تجربه و محیطی که در آن قرار گرفتهاید، شکل گرفته و اگر به دلایلی تغییر کرد نشاندهنده ضعف شخصیتی شما نیست.
- هرگز در یک مشاجره و یا گفتگو از الفاظ رکیک استفاده نکنید. بهجای اینکه یکدیگر را با ویژگیهای بد توصیف کنید، سعی کنید نقاط مشترکی بین یکدیگر پیدا کنید.
افزایش قدرت صبر
یکی از دلایل عصبانیت و خشم افراد بهدلیل عدم تحمل آنهاست. افرادی که تحمل شنیدن عقاید متفاوت را ندارند، سریعتر در دام خشم و عصبانیت میافتند.
علاوهبر این، این راهکارها میتواند کمک زیادی به کنترل خشم و بالابردن مهارت تحملپذیریتان کند:
- در مورد مذاهب و باورهای سنتی کشورهای مختلف تحقیق و مطالعه کنید. هرچقدر بیشتر راجع به پیشینه مذهبی انسانهای مختلف بدانید، جهانبینیتان وسعت بیشتری خواهد یافت. درنتیجه با اینکار از تعصبات بیجا در امان خواهید ماند؛
- هر زمان که برای صرف غذا به رستوران میروید، سعی کنید یک غذای جدید که تابهحال امتحانش نکردهاید را سفارش دهید. اینکار باعث میشود که از نقطه امنتان خارج شده و راحتتر با تغییرات روبهرو شوید؛
- در مهمانیها با کسانی که نمیشناسید ارتباط برقرار کنید. آشنایی با افراد جدید و شنیدن باورها و سبک زندگیشان دیدگاه شما را نسبت به افراد مختلف انعطافپذیرتر خواهد کرد؛
- تا میتوانید سفر کنید. سفر کردن و آشنایی با افراد جدید میتواند دیدگاه شما را در مورد پذیرفتن باورها و عقاید متفاوت تحت تأثیر قرار دهد؛
- با افرادی که در رده سنی شما نیستند ارتباط برقرار کنید. خوب است که از عقاید نسلی که با شما فاصله سنی زیادی دارند مطلع شده و دنیا را از زاویه نگاه آنها هم ببینید؛
- همیشه چشمانتان را باز و دهانتان را بسته نگه دارید. این جمله بدین معنی است که قبل از تحقیق و مطالعه در مورد چیزی که از آن مطمئن نیستید اظهار نظر نکنید
آدم ها را نباید در عصبانیت شناخت
همه کسانی که خشم و عصبانیت را تجربه میکنند شبیه به هم نیستند؛ اما در یک چیز مشترکاند؛ آنها تحت شرایطی خاص و بسته به دلایلی مشخص، توان کنترل اوضاع را ندارند. بر اساس باور بسیاری از مردم، آدمها را باید در هنگام عصبانیتشان شناخت اما این گفته حقیقت ندارد چراکه انسانها تک بعدی نیستند و حتی آرامترین و متعادلترین افراد هم ممکن است در یک اتفاق، آنقدر خشمگین شوند که کاسه صبرشان لبریز شود. ممکن است فردی بارها و بارها ظلم و آزاری که در حقش شده را تحمل کند و مجموع این فشارها باعث شود که روزی دست به واکنشی خشونتبار بزند.
در هنگام عصبانیت ، ذهن ما قادر به تصمیمگیری درست و عکسالعملی منطقی نیست. به همین خاطر بیشتر ما بعد از عصبانیت بهخاطر حرفهایی که زدهایم یا کارهایی که انجام دادهایم، پشیمان هستیم. اینکه جهان و ساکنینش چقدر در حق شما بیانصاف هستند، اصلا مهم نیست. چیزی که در اختیار و اراده شماست، واکنشی است که نسبت به شرایط مختلف از خود نشان میدهید.
نشانه های خشم
ضربان قلب بالا، سختی تنفس، بالا رفتن فشار خون، عرق سرد و گاه اختلال گفتاری برخی از اثرات خشم است. خشم با نشانههایی همراه است که با شناخت آن میتوانید بهتر واکنشتان را تحت کنترل بگیرید. قبل از عصبانیت ممکن است چهرهتان سرخ شود که اغلب گرمای حاصل از این تغییر را حس خواهیم کرد. بهدنبال آن عرق کردن بدن و سختی تنفس از دیگر نشانههای رایج عصبانیت محسوب میشود؛ حتی عدهای ممکن است در آروارههای خود احساس سفتی کنند.
کنترل خشم
درست در شرایطی که فکر میکنیم همه چیز آرام است، خشم مانند یک موج غیرمنتظره و خروشان به سمتمان میآید. برای کنترل خشم لازم است که اولین نشانههای خشم را بهموقع شناسایی کنیم پس قبل از اینکه ماشه تپانچهتان را در خیالتان بفشاریم، به واقعیت برگردید و نشانههای خشم را شناسایی کنیم. با مشاهده و احساس یکی از این نشانههای خشم که قبلا توضیح داده شد میتوانیم متوجه خشم و عصبانیت احتمالی در خودمان شویم. وقتی تمرکز خود را بر روی این نشانهها بگذاریم، یک قدم جلو هستیم و میتوانیم واکنش خود را تحت کنترل بگیریم.
اما مواقعی پیش میآید که ما در خطر بروز خشمی انفجاری و پرقدرت هستیم. در این شرایط نشانههای خشم بهیکباره ظاهر شده و ما فرصت کمی برای تشخیص نشانههای آن را خواهیم داشت. در این شرایط این نکته را به خودمان گوشزد کنیم که اوج عصبانیت نهایتا 5 الی 10 دقیقه طول میکشد. یعنی اگر بتوانیم واکنش خود را به مدت 5 الی 10 دقیقه به تأخیر بیاندازیم، بعد از آن رفتار منطقیتری از ما سر خواهد زد. در این مدت باید سعی کنیم چند نفس عمیق بکشیم تا این زمان را بهخوبی سپری کنیم.
برای مقابله با عصبانیت، دردهای گذشتهتان را التیام ببخشید. یکی دیگر از دلایل عصبانیت، به خاطرات تلخ گذشته برمیگردد. همه ما در کودکی خاطراتی داریم که در آن توسط خانواده یا همکلاسیهایمان مورد آزار و یا بیتوجهی قرار گرفتهایم. اگر مسائل گذشته بهخوبی حلوفصل نشوند در بزرگسالی باعث بروز عصبانیت در شما خواهد شد. کسی که با شوخی دوستش خیلی راحت از کوره در میرود ممکن است در کودکی بهخاطر بیتوجهی خانوادهاش آسیب دیده باشد. اگر این فرد نتواند درد ناشی از تجربیاتش را بهخوبی حل و فصل کند، این مشکل در بزرگسالی باعث حساسیت بیش از حد او نسبت به اطرافیانش خواهد شد. اگر همچنان از خاطرات تلخ گذشته آزرده خاطر هستید، از شخص قابل اعتمادی کمک بگیرید. این فرد میتواند مشاور یا دوستی امین باشد تا با تخلیه احساسات منفیتان، راه را برای بخشش و درمان دردهای خود هموار کنید. درنهایت فراموش نکنید که با بخشش و حل کردن مشکلات گذشته، از خود دربرابر عصبانیت و پرخاشگری محافظت خواهید کرد.
هیچکس تحمل کودکی که به دلیل خواب بد یا ناکافی، اوقات تلخی میکند را ندارد. کودکان در این شرایط، آنقدر لجباز و یکدنده میشوند که والدین خود را کلافه میکنند. این موضوع در مورد بزرگسالان هم صدق میکند، با این تفاوت که یک فرد بزرگسال هرگز بهخاطر کمخوابی، پاهایش را روی زمین نمیکوبد یا اسباببازیهای مورد علاقهاش را پرتاب نمیکند. وقتی مغز شما بهاندازه کافی استراحت نکند، زمینه کافی برای بروز عصبانیت فراهم میشود. برای مثال اگر شب تا دیروقت بیدار نمانید، صبح روز بعد با حس و حال بهتری بیدار خواهید شد و قطعا خوشبینتر و مثبتتر به جهان نگاه خواهید کرد.
یکی دیگر از راهکارهایی که میتواند از عصبانیت و خشم شما جلوگیری کند، انجام تمرینات ورزشی است. کمتر کسی است که بعد از یک ورزش روزانهی سخت، دچار عصبانیت و خشم شود. ورزش منظم و روزانه باعث شادی و آرامش بیشترتان شده و شما را در برابر حساسیتهای بیمورد و استرسزا بیمه میکند.
راهکار بعدی برای غلبه بر خشم و عصبانیت، تهیه فهرست شکرگزاری است. اغلب ما چون با دیدگاه کمیابی و فقدان زندگی میکنیم، بر سر چیزهای کوچک دچار استرس شده و خیلی زود عصبانی میشویم. اما اگر فهرست چیزهایی که در اختیار دارید را روی کاغذ بنویسید، حس بهتری راجع به خود و زندگیتان خواهید داشت. شکرگزاری از سقفی که بالای سرتان است، غذای خوشمزهای که میخورید و شریک مهربانی که در کنار خود دارید، باعث استقامت روحیه شما خواهد شد. با تأکید ورزیدن بر روی چیزهایی که دارید و شکرگزاری نسبت به آنها، با دید مثبتتری به دنیای اطرافتان نگاه خواهید کرد.